آرزوی کربلا
12 آذر 1393 توسط دوستي
کاروان ها یک به یک رفتند سوی کربلا
دیدی آخر ماند بر دل آروزی کربلا
همچو بیداران بیدل در میان خاک و خون
کی شود جانم بگیرد رنگ و بوی کربلا
حاضرم بود و نبودم را بگیری در عوض
یک دو جرعه می بنوشم از سبوی کربلا
باز من شب های جمعه قبله را گم میکنم
باز میخوانم نمازم را به سوی کربلا
هم صفا و هم منا در آروزی تربتش
کعبه گیرد آبرو از آبروی کربلا
کربلاییها التماس دعا